به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چهارمین و پنجمین نشست از مجموعه جلسات ایدهپردازی «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی» پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، باهدف گفتوگو درباره اقتضائات این گذر بر اساس تحولات جهانی و نیازهای داخلی و با موضوع شهر مجازی علم ایران در نشست چهارم با حضور رضا ماحوزی، معاون پژوهشی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و هادی خانیکی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و در نشست پنجم با حضور سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، یونس شکرخواه عضو هیئت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.
کوچ به عرصه جدید آموزش
در ابتدای نشست چهارم با اشاره به مشارکت معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در برگزاری این نشستها و فراخوان مشارکت و بحث و تبادل نظر کارشناسان و مدیران فرهنگی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور پیرامون مباحث مطرح شده ابراز امیدواری کرد که مباحث این جلسه بتواند در آشنایی ما با تحولات پرشتابی که در گذار از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی خصوصاً پس از پاندمی کووید ۱۹ در جریان است موثر بوده و اقتضائات، ساختارها و مهارتهای لازم برای «کوچ» به این عرصه جدید را تبیین کند.
در ادامه این نشست مجازی که با محوریت بررسی ویژگیها و اقتضائات این گذر در ابعاد فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، دکتر خانیکی با بیان این که با شیوع ویروس کرونا در ایران و جهان، نه با اختیار و تحت تأثیر تحولات فناورانه که کاملاً به اجبار، ناگزیر از «کوچ» یا به تعبیری «پرتاب شدن» به فضای مجازی شدهایم اظهار داشت: دانشگاههای ما در شرایطی ناچار به تعطیلی و اجرای بدون برنامهریزی برنامه آموزشهای الکترونیکی شدند که نه ساختارهای لازم را در اختیار داشتند و نه اساتید و دانشجویان آمادگیهای لازم را کسب کرده بودند.
این «پرتاب شدگی» ما را در آموزش عالی و به تبع آن حوزههای فرهنگی و اجتماعی وادار به تطبیق کرد در حالی که شرایط نه تنها ایمن و امیدوارکننده نبود که برعکس با نگرانی و اضطرابی فزاینده مواجه بودهایم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به نتایج متفاوت نظرسنجیهایی که در ابتدای سال و به تازگی انجام شده است، اظهار داشت: اوایل امسال، اکثریت جامعه تصور میکردند که حداکثر تا پایان خردادماه پاندمی کرونا مهار خواهد شد ولی با بروز موج دوم شیوع ویروس طبق آخرین نظرسنجی بیش از ۸۰ درصد جامعه معتقدند که حداقل تا یک سال دیگر به این معضل گرفتار خواهیم بود و ۲۵ درصد دیگر معتقدند که زمان پایان این پاندمی اساساً مشخص نیست یعنی ۸۵ درصد مردم پذیرفتهاند که حداقل تا یک سال دیگر شرایط بدین منوال خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: این بحران که سلامت و امنیت روانی و سازمانی و … ما را تهدید میکند، جدیتر از آن است که مثلاً با برگزاری کارگاههای آموزشی دانشگاهیان را برای مواجهه با آن آماده کنیم اگرچه ارائه چنین آمادگیهایی قطعاً لازم است و از طرف دیگر باید پذیرفت که این شرایط و تأثیرات آن، صرفاً تهدیدآمیز یا صرفاً فرصتساز نیست یعنی ضمن این که میتواند باعث تأثیر منفی بر کیفیت آموزش و دور کردن دانشگاه از مسئولیت اجتماعی شود، میتواند گشودگیهایی را در زمینه دسترسی به آموزش ایجاد کرده است.
برنده جایزه ترویج علم سال ۱۳۹۷ در ادامه سه راهبرد را برای گذار هر چه بهتر به آموزش عالی الکترونیکی پیشنهاد کرد که مبتنی بر تبیین و تدقیق «حضور شناختی» (معرفتی) جدید (در ابعاد آموزشی، اجتماعی و فرهنگی)، «حضور آموزشی» جدید (حساس کردن نظام آموزشی دانشگاه در حال گذار به افت کیفیت علمی آموزشی) و «حضور اجتماعی» جدید است.
به گفته وی یکی از مهمترین موضوعاتی که باید در بحث گذار به آموزش عالی الکترونیکی مورد توجه محققان قرار گیرد این است که با توجه به شرایط خاص کنونی که به نظر میرسد، روز به روز ماندگارتر میشود و این که مثلاً به زودی با دانشجویان جدید الورودی مواجه خواهیم بود که اساساً دانشگاه را ندیدهاند، چه کارهایی را میتوان کرد که تنزل کیفیت آموزش را جبران کنیم و چه کارهایی می توانیم بکنیم که حضور اجتماعی مؤثرتر داشته باشیم و تعلق سازمانی، گروهی و فرهنگی اساتید، کارکنان و دانشجویان را در شرایط موجود تقویت کنیم.
خانیکی با تأکید بر این که شرایط فعلی از جنس گذار تدریجی و برنامهریزی شده به دانشگاههای نوع ۵ و ۶ و ۷ نیست، اظهار داشت: وجه فرهنگی و اجتماعی دانشگاه در این است که صمیمیتی بین دانشجویان با یکدیگر و بین اساتید با هم و بین این دو گروه با یکدیگر و دیگر اجزای دانشگاه باشد. در دانشگاه خالی از دانشجو، این صمیمیت و بیواسطگی در درون تخریب شده و در بعد بیرونی، مسئولیت اجتماعی و مسئولیت دانشگاه در حل نیازهای بیرونی تضعیف میشود. البته آموزش و انتشار باز اطلاعات که لازمه فعالیت دانشگاههای الکترونیکی است، در بعد اجتماعی مزایای جدیدی از لحاظ امکان دسترسی عمومی به آموزش و اطلاعات ایجاد میکند که لازم است، مسئولیت اجتماعی دانشگاه را در این شکل جدید هم تبیین کنیم.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات تصریح کرد: همچنان که از بعد سلامت زیستی پروتکلهای مشخصی از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا تدوین شده کم کم به این میرسیم که در دانشگاه ها نه تنها به تدوین پروتکلهایی آموزشی و پژوهشی و سازمانی که به پروتکلهای فرهنگی و اجتماعی هم نیاز داریم. در دانشگاه مجازی که به آن پرتاب شدهایم علاوهبر فعالیتهای علمی و آموزشی، فعالیتهای دانشجویی و فرهنگی و اجتماعی هم دستخوش تغییر شده البته طبق بررسیای که انجام دادهام اقبال به اشکال جدید فعالیتهای مجازی فرهنگی و هنری و مذهبی بیشتر شده و نهادهای مختلف صنفی دانشجویی و فرهنگی و سیاسی که قبلاً بر اساس قواعد خاص درون دانشگاهی و بیرون دانشگاهی مجوز گرفته و فعالیت میکردند در فضای مجازی فعال شدهاند و زمینههای جدیدی برای مشارکت فرهنگی و اجتماعی دانشجویان شکل گرفته است.
عضو هیئت مدیره انجمن اخلاق در علوم و فناوری در ادامه به تبیین ۱۰ فرمان مسئولیتهای اجتماعی دانشگاهها در شرایط کرونا پرداخت و گفت: این ۱۰ فرمان که توسط شبکه جهانی دانشگاهها مطرح شده شامل اخلاقیات در نظم و تقویت همبستگی، شنیده شدن صدای مستقل و معتبر در زمینه کرونا، رفتار برابر در آموزش آنلاین، اولویت دادن به حقیقت و پرهیز از گرفتار شدن در سیاستورزی و مصلحتهای روزمره، مقاومت در برابر توهم و رویکردهای ناشی از کمبود اطلاعات مثل نظریههای مبتنی بر توهم توطئه، شخصیتسازی از چهرههای دانشگاهی، توجه به صورتبندیهای جدید اخلاق، متوازن کردن جنبههای جهانی و بومی، توجه بیشترین به عقاید و چارچوبهای مذهبی و اعتقادی و توجه به ارزشهای اخلاقی در توسعه پایدار است.
وی در عین حال تأکید کرد که نگرانی چندانی درباره نابودی و انزوای ارزشهای دانشگاهی وجود ندارد و مسئله بیشتر تغییر در نحوه پیگیری این ارزشها است.
سیدحسین سراج زاده، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران هم در سخنانی با اشاره به تبعات گسترده پاندمی کرونا در محدود کردن بسیاری از فعالیتها در حوزههای مختلف اقتصادی و آموزشی و اجتماعی و هنری و … اظهار داشت: خوشبختانه اطلاعات حاصل از دانش پزشکی و امکانات حاصل از انقلاب فناوری از تعطیلی کامل بسیاری از فعالیتها از جمله آموزش جلوگیری کرده است و مطمئناً اگر چند دهه قبل با این مشکل مواجه میشدیم، تبعات ناگوار این بحران بسیار گستردهتر بود. حرکت به سمت آموزش مجازی در دانشگاههای ما با وجود قدمت حدوداً یک دههای طرح آن در کشور، اختیاری نبوده ولی به هر حال کرونا این فرصت را به ما داد که به سرعت از این ظرفیت و امکان جدید استفاده کنیم و کمک کرد که روند آموزش در دانشگاههای ما به هر ترتیب ادامه پیدا کند.
وی افزود: چشم انداز روشنی از این که کی به شرایط عادی برمیگردیم وجود ندارد اما بالاخره از این دوران گذر خواهیم کرد. سئوال اینجاست که آیا پس از بازگشت به شرایط عادی هم آموزش مجازی کماکان جزء مهمی از آموزش دانشگاهی ما خواهد بود و یا جایگزین آموزش حضوری خواهد شد؟
آموزش مجازی و کمرنگ شدن نقش تربیتی اساتید
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه به تبیین برخی از پیامدهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی آموزش مجازی در داخل و خارج دانشگاه پرداخت و گفت: با تعطیلی آموزشهای حضوری و الکترونیکی شدن دانشگاهها ارتباطات گرم و زندهای که در فضای دانشگاهها بود، جای خود را به ارتباطات سرد داده است. این در حالی است که صمیمیت و گرمی در ارتباط استاد و دانشجویان از گذشته با تودهای شدن آموزش عالی تا حد زیادی از بین رفته بود.
ارتباطات گرم و حضوری در دانشگاه که در محیط بیرون ادامه پیدا میکرد روی آینده تحصیلی و شغلی و … دانشجویان هم تأثیر زیادی داشت که میتوان با ارتباط تصویری و خلاقیتهایی در فضای مجازی تا حدی این ارتباط گرم را ایجاد کرد.
به گفته سراج زاده یکی دیگر از تأثیرات آموزش مجازی کم رنگ شدن نقش تربیتی استاد است که در ارتباط زنده استاد و دانشجویان نمود دارد. از طرف دیگر، کارکرد نهادهای فرهنگی دانشگاه هم در فضای مجازی زیرسئوال میرود و مشخص نیست که برنامههای فرهنگیای که در جهت بازتولید ارزشهای مورد تأیید نظام سیاسی در دانشگاهها اجرا میشدند در فضای مجازی تا چه حد قابلیت اجرا دارد.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران تصریح کرد: با غیرحضوری شدن دانشگاهها، نقش آنها در عامگرایی فرهنگی و همزیستی مسالمتآمیز دانشجویان که با زمینههای فرهنگی مختلف در فضای دانشگاه ارتباط و تعامل مستمر داشتند کمرنگ شده و به نوعی با تقویت خاصگراییها مواجه میشویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی همچنین ابراز نگرانی کرد که با توجه به مهارت کمتر استادان سالمند و پیشکسوت برای حضور مؤثر در فضای مجازی، اثرگذاری آنها در فضای آموزشی کشور هم تضعیف شود.
سراج زاده در عین حال کاهش فاصله مرکز– پیرامون، دموکراتیکتر کردن نظام آموزشی، صرفهجویی در زمان استادان و دانشجویان و رفع چارچوبها و مداخلات محدودکننده جریانهای مسئول و غیرمسئول در برابر تعاملات و فعالیتهای دانشجویی را از جمله مزایای متعدد آموزشهای الکترونیکی عنوان کرد که باید در کنار پیامدهای منفی جایگزینی این نوع آموزشی موردنظر تصمیمسازان نظام آموزش عالی کشور قرار گیرد.
وی با تأکید بر این که نباید اجازه داد آموزشهای آفلاین که صورت ناقصی از آموزش الکترونیکی است جای ارتباطات زندهتر در فضای مجازی را بگیرد تصریح کرد: با همه نگرانیهای موجود نباید فراموش کرد که دانشگاه نهایتاً پدیدهای زنده و ارگانیک است که عوض شدن هر کدام از نقشها و مسئولیتهای آن به اجبار کرونا یا عوامل دیگر نمیتواند ماهیتاً مفهوم دانشگاه را عوض کند.
شهر مجازی علم ایران
در نشست پنجم دکتر عاملی دبیر شورای عالی فضای انقلاب فرهنگی در توضیح ایده “شهر مجازی علم ایران” گفت: در سال ۱۳۸۷ پژوهشی انجام دادیم که حاصل آن سال بعد در قالب سه جلد کتاب با عنوان شبکههای علمی مجازی، پژوهش مجازی و متن مجازی توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شد.
وی خاطرنشان کرد: همان طور که شهرها بر اساس تراکم جمعیت شکل میگیرند، شهر مجازی هم بر اساس تراکم جمعیت مبتنی بر تراکم داده و ارتباطات شکل میگیرد. در زمانهای که بسیاری از نهادهای مرتبط با علم مانند آموزش الکترونیک، پژوهش برخط، کتابخانههای مجازی، مراکز اطلاعرسانی علمی مجازی در شهرها به وجود آمدهاند برای اینکه این نهادها را کنار هم قرار دهیم، ناگزیر باید از شهر مجازی علم سخن گوییم.
به گفته این استاد ارتباطات با ایجاد شهر مجازی علم، زیرساختی پلتفرمی برای هر آن چیزی که به عنوان نهاد علم میشناسیم در فضای مجازی شکل میگیرد.
وی با اشاره به شواهد تاریخی از شکل گیری برخی شهرها مثل جندی شاپور بر پایه مراکز علمی و آموزشی تأکید کرد: رویکرد ما به شهر مجازی که در همه بسترهای آن رویکرد دو فضایی حاکم است باید مبتنی بر اکوسیستم واقعی باشد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در تبیین عناصر شکل دهنده شهر مجازی علم ایران گفت: در حال حاضر حدود ۱۵ میلیون نفر دانشآموز، یک میلیون نفر معلم، چهار و نیم میلیون نفر دانشجو و حدود ۱۵۰ هزار نفر عضو هیئت علمی داریم که جمعیت بالقوه شهر مجازی علم ایران را تشکیل میدهند.
وی با بیان این که از فضای مجازی به عنوان ادامه ظرفیتهای فرامکانی ذهن تعبیر شده است اظهار داشت: در محیط دیجیتال با ماهیتی متفاوت با بستر آنالوگ و فیزیکی و ظرفیت متفاوتی از کار مواجه هستیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این که شبکه ملی آموزشی، پژوهشی و تربیتی که این روزها مطرح است همان ایده شهر مجازی علم ایران با تعبیری پذیرفتهتر شده است اظهار داشت: این شبکه بستری مجازی برای کل آموزش و پژوهش کشور، اعم از آموزش دبستان و متوسطه و تا آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی فراهم می کند.
عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران با اشاره به فنآوریهای جدیدی که منطق آموزش و پژوهش را تغییر دادهاند گفت: محتوای دیجیتال که در فضای مجازی با آن سروکار داریم، محصول دو انقلاب بزرگ است؛ انقلاب اول تبدیل اطلاعات (متون آنالوگ) به داده (محتوای دیجیتال) بود که از آن به عنوان “سیاستهای فشار” تعبیر میکنند. انقلاب دوم، تبدیل این محتوای دیجیتال به خدمات مختلف از قبیل خدمات آموزشی و کمک آموزشی و … است.
انقلاب صنعتی چهارم و کاربرد هوش مصنوعی
عاملی در ادامه با اشاره به انقلاب صنعتی جدید که بحث انقلاب صنعتی چهارم (فیزیکال سایبرنتیک) و در کنار آن کشاورزی چهار و خدمات چهار را در پیداشته است، اظهار داشت: منظور از صنعت چهار، مدیریت بخش صنعت با ظرفیتهای فیزیکی و سایبرنتیک است که تحولات عظیمی را در عرصههای مختلف به همراه دارد بهطوری که دولت آلمان در برنامه ۲۰۲۵ خود از نزدیک به ۵۴۰ میلیارد دلار ارزش افزوده ناشی از کاربرد هوش مصنوعی سخن گفته است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با ابراز تاسف از این که در این شرایط به گفته وزیر جهاد کشاورزی بیش از ۸۰ درصد بخش کشاورزی کشور به صورت سنتی اداره میشود اظهار داشت: امروز در کشاورزی دنیا مفهومی به نام ACPS یا نظام کشاورزی فیزیکال سایبرنیک مطرح است که هدف آن آمایش دقیق تولیدات بخش کشاورزی است.
استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: با تحول عظیمی که با دادههای بزرگ اگزابایتی در ظرفیتهای فضای مجازی به وجود آمده اگر برنامهریزی جدی نداشته باشیم توفیقات ما بسیار کم خواهد بود و دچار اعوجاج و تشویش خواهیم شد.
دکتر عاملی در ادامه در خصوص روند شکل گیری شهر مجازی علم گفت: امروز شهر مجازی به صورت خودکار و بیبرنامه در حال شکلگیری است و عملاْ تمام اجزای شهر مجازی را داریم به طوری که کسب و کارهایی مثل دیجی کالا، اسنپ، آموزشگاههای الکترونیک و … عملاٌ در این بستر فعالیت دارند. شهر علم مجازی ایران هم به عنوان یک لایه از شهر مجازی شکل گرفته ولی برنامهریزی جدی مانند آنچه دولت چین در فضای مجازی داشته انجام نشده است.
به گفته وی، دولت چین در یک فرآیند چندمرحلهای به سمت انسجام مگاپلتفرمی برای یکپارچگی، همافزایی و همگرایی ظرفیتهای علمی خود حرکت میکند.
وی با اذعان به نگرانیهایی که درباره احتمال تأثیرات منفی بر استقلال، نوآوری و تنوع فعالیتهای نهادهای مختلف علمی در بستر نظام شبکهای ملی آموزشی، پژوهشی و تربیتی مطرح است گفت: در این شبکه چهار قلمرو مختلف در نظر گرفته شده و بدین ترتیب جلوی نوآوری نهادها گرفته نمیشود بلکه با منطق مدیریت مرکزی و غیرمرکزی همه ظرفیتهای پراکنده امکان ظهور و بروز پیدا میکنند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: قلمرو اول شبکه، عمومی و تحت مدیریت و مقرراتگذاری دولت است، قلمرو دوم، نقطهبهنقطه و مختص هر واحد آموزشی است، یعنی هر یک از مؤسسات و دانشگاهها امکان به اشتراکگذاری یا انحصار منابع خود را دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: قلمرو سومی که در شبکه وجود دارد مربوط به بخش خصوصی است که در اینجا هم دریافتکننده و هم ارائهکننده خدمات است. قلمرو چهارم هم تعاملات و ارتباطات بینالمللی با رعایت پروتکلها، استانداردها و ظرفیتهای بین المللی است.
دکتر عاملی در بیان مزایای شکلگیری این شبکه ملی در فضایی همافزا، همگرا و یکپارچه گفت: منظور از شبکه یک ظرفیت به هم پیوسته است که از ضوابط و مقررات و قوانینی که بر این محیط حاکم است تبعیت میکند. وقتی یک مرکز داده قدرتمند در کشور داشته باشیم، هر مرکزی که بخواهد منبعی را تبدیل به دیجیتال کند باید اول بررسی کند که قبلاً دیجیتالی شده یا نه. متأسفانه در حال حاضر بسیاری از نرمافزارها در کشور به صورت تکراری تهیه میشود مثلاٌ بانکها هرکدام نظام تراکنش مستقلی برای خود دارند و حتی بانکهای دولتی هم پلتفرم واحدی ندارند. حتی در دامنههای ملی هم یک پلتفرم واحد و یکپارچگی واحد نداریم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این که پاندمی کووید ۱۹ جبری به وجود آورده که ناگزیر از استفاده از فضای مجازی شدهایم، اظهار داشت: متأسفانه در نیم ترم دوم سال گذشته که عجلهای وارد این فضا شدیم کیفیت آموزش بسیار ضعیف بود و امکانات آموزشی منسجم نبود.
دکتر عاملی خاطرنشان کرد: شهر مجازی علم ایران ناظر به این است که ظرفیت با کیفیتتری را در شرایط کرونا و بعد از آن در مواقعی مثل تعطیلی مراکز آموزشی شهرها در اثر آلودگی هوا یا اضطرارهای طبیعی مانند سیل و زلزله در اختیار داشته باشیم.
در ادامه این نشست، دکتر یونس شکر خواه، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در بررسی طرح شهر مجازی علم به آنالیز لایههای مختلف این پلتفرم پرداخت و گفت: در مورد لایه اول که زیرساختهای فنی مورد نیاز است مشکلات زیادی از سرعت اینترنت گرفته تا بحث عدالت در دسترسی و هزینهها داریم.
وی تصریح کرد: لایه بعدی، مناسبات تولیدی است به این معنا که آیا معلم و استاد ما و مؤسسات و دانشگاهها امکان تولید و به اشتراکگذاری منابع خاص این فضا را دارند یا اینکه میخواهند محتوای کلاسیک را از طریق وب در اختیار دانشجو قرار دهند. در این لایه هم چه از جنبه محتوا و داده و چه از جنبه ارائه و چه از جنبه مشارکت کار زیادی لازم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: لایه سوم، چارچوب معرفتی و شناختی مسئله است. این سه لایه با هم دارای اهمیت و تعیینکننده هستند، چون یک نوع رمزگذاری هستند که اگر نسبت منطقی با یکدیگر نداشته باشند به رمزگشاییهای غلط منجر خواهند شد.
دکتر شکرخواه با بیان این که در لایه دوم که مناسبات تولیدی است، دانشجویان آمادهتر از اساتید هستند و کار کردن در این فضا برای بسیاری از اساتید دشوار است، اظهار داشت: برای رسیدن به شهر مجازی علم، دانشگاههای ما باید به نهاد یادگیرنده تبدیل شوند یعنی ابتدا باید معلمان و استادان خود را با این فضا آشنا کنیم. نکته مهم در این بحث، صحت سنجی بین معلم و شاگرد و استاد و دانشجو است که باید پیچیدگیهای مسئله را ببینیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: کرونا به ما فشار آورد که به سمت راهحلهایی برویم که همیشه کنارمان بودهاند اما در حد یک اسم باقی مانده بودند، لذا کرونا را یک فرصت نمیدانم چون اگر این عامل فشار حذف شود، دوباره به شرایط قبل برمیگردیم.
در ادامه، دکتر عاملی با بیان این که ملاحظات دکتر شکر خواه در خصوص لایههای سه گانه «زیرساخت»، «مناسبات تولید» و «لایه معرفتی» که قطعاً دارای اهمیت است در طرح شهر مجازی علم مورد توجه بوده و به شکلی دیگر توضیح داده شده است، گفت: در لایه سوم یعنی لایه معرفتی و شناختی، هزینه زیادی در این حوزه میدهیم چون ذهنها و شناختها و رویکردها هنوز آنالوگ است که مانع معرفتی در برابر شکلگیری شهر مجازی علم است.
این استاد ارتباطات با اشاره به کتابی که حدود ۱۴ سال پیش در زمینه فضای مجازی منتشر شده است، خاطرنشان کرد: در مقدمه این کتاب تأکید کردهام که نیازمند یک واقعی – مجازی گرایی، واقعی – مجازی بودگی و واقعی – مجازی شدن هستیم، به این معنا که باید بپذیریم و بفهمیم که در جهان دومی که در آن قرار گرفتهایم ناگزیر به پذیرش الزاماتی هستیم.
وی اظهار داشت: در حال حاضر درباب حکمرانی دادههای بزرگ در کشور یک اشتراک نظر واحد نداریم و اساساً مقررات گذاریهای لازم را برای دادههای بزرگ نکردهایم. امروز دیگر کتابخانه من معنا ندارد، کتابخانه بعد ملی پیدا کرده است. امروز منابع اطلاعاتی دانشگاهی دانشگاه من، دیگر بیمعناست زیرا منابع اطلاعاتی دانشگاه منابع ملی هستند.
دکتر عاملی با اشاره به این که اگر به ظرفیتهای فضای مجازی بهعنوان یک ابرظرفیت توسعه و پیشرفت کشور، نگاه نکنیم؛ طبعاً هزینهای نیز برای آن نمیشود، ادامه داد: زیرساختی لازم داریم که در آن زندگی شود و زندگی واقعی و مجازی در کنار هم شکل گیرد، مناسبات تولید هم در مکانیسم بازار شکل میگیرد یعنی عرضه و تقاضا به مناسبات تولید معنا میدهد، لذا این رویکرد درستی است.
عاملی افزود: همافزا کردن ظرفیتها در بستر واحد بسیار مهم و در عین حال خطرناک است، زیرا اگر زیرساختهای لازم را نداشته باشیم در این صورت با پایین آمدن کیفیت آموزش مواجه میشویم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه پروتکلهای کرونا، ما را ناگزیر به آموزش مجازی میکند، لذا آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشور باید برنامهای داشته باشند که دانشجو بتواند به استاد مراجعه کند و این شرایط مراجعه حضوری فراهم شود و اشکالاتش را به صورت حضوری برطرف کند.